خاطراتی از سمن که خاطرات تو نیز میشود
با خوشحالی هایش خوشحال میشوی (که البته خیلی کمه تو این کتاب)
با ناراحتی هایش ناراحت می شی
با هیجانات و استرسش استرس میگیری و کتاب را برای چند ثانیه میبندی
گاهی با خشم به اسرائیل و یهود فحش میدهی
و گاهی مانند من برای همیشه دور سوپ و لوازم آرایش را خط میکشی