یادداشت رجا
2 روز پیش

در همین شروع کلام باید بگویم که نویسنده این کتاب «الکساندر دومارانش» نام دارد و لقب اشرافیش «کنت» بوده که برنامه بهخوان، افتخار نویسندگی کتاب را به آن روزنامهنگار رفیق جناب کنت داده که در حرفه نویسندگی به «نویسنده سایه» معروف است و به نویسنده اصلی در نوشتن خاطرات و کتابش کمک میکند و دیگر آنکه انتشارات اطلاعات هم نام نویسنده را کنت و فامیلیش را دمارانش چاپ کرده! تا به کلی اطلاعات ابتدایی کتاب مخدوش باشد! بگذریم! دومارانش، را از اول کتابش باید شناخت! نیاز به وصف اینکه مشاور ریگان بوده ( پرزیدنت امریکاییها و البته چندتن از روسای جمهور فرانسه) و اول کسی بوده که حمله شوروی به افغانستان را پیشبینی کرده و یک رفیق خبرنگارش را از این موضوع مطلع کرده تا تنها خبرنگار جهان مثلا آزاد در روز اول قشونکشی شوروی به افغانستان باشد و از این دست حرفها نیست...! دومارانش، ساختار اطلاعات خارجی فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم را شکلداده، پروریده و برای خودش ترکیبی از دالس و هوور بوده! ( اولی رئیس گردن کلفت و مدامالعمر CIA بود که حدود ۱۹ سال و از وقتی که چیزی به اسم آژانس اطلاعات مرکزی وجود نداشته و دفتر اطلاعات استراتژیکی بیش نبوده، رئیس آن بوده تا این که کندی بر سر ماجرای خلیج خوکها، برکنارش کرد و نتیجهاش را با ریختن خونش د دالاس دید و چشید و دومی رئیس مادامالعمر FBI بود که حتی زور کندی هم بهاش نرسید و ۴۸ سال یک تنه این سازمان تحقیقات فدرال را جلو برد تا مرد! و البته که مسئول رسیدگی به پرونده قتل کندی هم بود!) او رئیس SEDEC بود و بعدتر طرح جایگزینی DGSE به جای این سازمان را داد و ریاست آن را عهدهدار شد. پاکسازی ساختار اطلاعاتی فرانسه از عناصر نامطلوب و بهسازی آن و تبدیلش به یک ساختار منظم از جمله کارکردهایش است. کتاب، همانطور که از عنوانش پیداست، با خاطرات روزگار جنگ و عاشقی در میانه آتش و خون در ایتالیا شروع و با توصیفات جنگهای آتی غرب و شرق و همچنین دیدگاههایش پیرامون امام خمینی (ره) و انقلاب ایران تدوام مییابد. آنچه، این کتاب را متمایز میکند از دیگر آثار این دست، نه فقط برتری مطلق و چیرهدستی دومارانش در امور بینالملل و اطلاعات امنیتی است بلکه عنوان فرعی آن است: «دیپلماسی» و جاسوسی در عصر خشونت. (که بدبختانه مجددا مترجم و انتشارات تصمیم گرفتهاند که واژه تروریسم را به خشونت ترجمه کنند!) دومارانش، استراتژی «جنگ، ادامه سیاست است، به روش دیگر» کلاوزویتس آلمانی را به خوبی در ساختار اطلاعاتی و امنیتی پیاده کرده است. او معتقد است آینده غرب، با پیشبرد برنامههایش در لوای دیپلماسی و امتداد آن با جاسوسی میسر است. شمال صنعتی در برابر جنوب عقب مانده، تصویر دومارانش از آینده جنگها و تروریسم است. یکی ازمعروفترین طرحهای دومارانش برای مقابله با ارتش سرخ شوروی در افغانستان، طرحی به نام پشه یا مسکیتو بوده که در فصل اول این کتاب آن را تشریح میکند. این طرح در کنار مسلحسازی مجاهدین افغانستانی به کمک سرویس اطلاعاتی پاکستان (ISI) و شکلدهی القاعده و دیگر جریانات ضد کمونیستی در افغانستان، راه را برای شکست شوروی باز کرد. دومارانش همکاری نزدیکی با سرویسهای اطلاعاتی غربی داشته و از جمله اولین کسانی بوده که به ظرفیت نهفته فرقه مجاهدین خلق و مسعود رجوی پی میبرد و با برگزاری جلسات متعدد تلاش میکند از آنها بهرهبرداری کند. باید توجه داشت که همکاری نزدیک عراق بعثی و فرانسه و همچنین استقرار مسعود رجوی در فرانسه، پس از گریختن از ایران، راه را برای دسترسی و بهرهبرداری از این گروهک، از جانب فرانسویها را هموار میکند. البته در این کتاب به این مساله اشارهای نشده است. برای خواندن جزئیات بیشتر درباره این موضوع به شماره دوم ویژهنامه «جنگ قابها» انتشارات ایران مراجعه کنید. برای آشنایی بیشتر با آلن دالس، خواندن کتاب «برادران»، نوشته استیون کینزر از انتشارات اختران و همچنین فیلم سینمایی« J. Edgar » ساخته کلینت ایستوود با بازی لئوناردو دیکاپریو شدیدا پیشنهاد میشود!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.