یادداشت زهرا میکائیلی
1402/9/14
3.7
15
. ادی و مادرش به تازگی به کاراوانی در حاشیهی شهر اسباب کشی کردهاند. ناپدری ادی سعی میکند تا حد ممکن زندگی آنها را آسانتر کند. مادر ادی با ایدههای بلندپروازانه و راههای عجیب و ناپایدارش چندان قابل اتکا نیست. اما ادی دختری اجتماعی است، با صاحبان مغازهی همسایه دوست میشود، سعی میکند زندگیشان را مرتب و دلپذیر کند و امیدش را به داشتن یک زندگی معمولی حفظ کند. . تا وقتی خودم کتاب را نخوانده بودم خیلی نظر مثبتی نسبت بهش نداشتم. بخصوص با حضور مادر بیمسئولیت و ناپدری و طلاق! اما... اما کتاب آنقدر جذاب بود که در یک روز خواندمش و به داورها حق دادم که بهترین پنج لاکپشت پرنده و چندین جایزهی خارجی به این کتاب بدهند. .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.