یادداشت زهرا میکائیلی

درانتظار یک زندگی طبیعی
        .
ادی و مادرش به تازگی به کاراوانی در حاشیه‌ی شهر اسباب کشی کرده‌اند. ناپدری ادی سعی می‌کند تا حد ممکن زندگی آن‌ها را آسان‌تر کند. مادر ادی با ایده‌های بلندپروازانه و راه‌های عجیب و ناپایدارش چندان قابل اتکا نیست. 
اما ادی دختری اجتماعی است، با صاحبان مغازه‌ی همسایه دوست می‌شود، سعی می‌کند زندگی‌شان را مرتب و دلپذیر کند و امیدش را به داشتن یک زندگی معمولی حفظ کند.
.
تا وقتی خودم کتاب را نخوانده بودم خیلی نظر مثبتی نسبت بهش نداشتم. بخصوص با حضور مادر بی‌مسئولیت و ناپدری و طلاق!
اما... اما کتاب آن‌قدر جذاب بود که در یک روز خواندمش و به داورها حق دادم که بهترین پنج لاک‌پشت پرنده و چندین جایزه‌ی خارجی به این کتاب بدهند.
.
      
17

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.