یادداشت میم صالحی فر
1402/4/21
اهالی شهر ومیکیها مرتب همدیگر را قضاوت میکنند؛ به واسطه توانمندیهای جسمی به هم ستاره میدهند و بابت ناتواناییها، برچسب دایره روی یکدیگر میچسبانند. اما پانچلو هر کاری میکند تا ستارهای بگیرد موفق نمیشود و بقیه فقط به او دایره میچسبانند. به همین خاطر او روز به روز از جمع کسایی که ستاره دارند دورتر و غمگین تر میشود. تا این که یک روز با لوسیا آشنا میشود، عروسک چوبی ای که هیچ برچسبی به او نمینچسبد، نه ستاره و نه دایره... این داستان، روایتگر قضاوت هایی است که ما از یکدیگر داریم. قضاوت هایی که می توانند تاثیر زیادی روی ما داشته و از همه چیز و همه کس نا امیدمان کنند، مگر آنکه از درون به ثبات رسیده باشيم.
4
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.