یادداشت میم صالحی فر

        اهالی شهر ومی‌کی‌ها مرتب همدیگر را قضاوت می‌کنند؛ به واسطه توانمندی‌های جسمی به هم ستاره می‌دهند و بابت ناتوانایی‌ها، برچسب دایره روی یکدیگر می‌چسبانند.
اما پانچلو هر کاری می‌کند تا ستاره‌ای بگیرد موفق نمی‌شود و بقیه فقط به او دایره می‌چسبانند. به همین خاطر او روز به روز از جمع کسایی که ستاره دارند دورتر و غمگین تر می‌شود.
تا این که یک روز با لوسیا آشنا می‌شود، عروسک چوبی ای که هیچ برچسبی به او نمی‌نچسبد، نه ستاره و نه دایره...

این داستان، روایتگر قضاوت هایی است که ما از یکدیگر داریم. قضاوت هایی که می توانند تاثیر زیادی روی ما داشته و از همه چیز و همه کس نا امیدمان کنند، مگر آنکه از درون به ثبات رسیده باشيم.
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.