یادداشت ریحانه؛

        از آثار ژاپنی تا حالا فقط دوتا کتاب خوندم؛ این و منظر پریده رنگ تپه‌ها. و یه چیز خیلی ملموس و عجیب احساس نزدیکی‌ایه که نسبت به جفت شون داشتم، [یک دردآشناییِ خاص، که برگرفته از شرقی بودنه]. داستان‌های کوتاه این کتاب به نظر من جناییِ جنایی نبودن، بلکه یه رنگی از سیاهی داشتن که من بارها و بارها اینو تو نوشته‌های صادقتین(آقایان چوبک و هدایت) و چند نفر دیگه از نویسنده‌های دههٔ سی تا پنجاه، دیده بودم. البته شاید هم قیاس اشتباهی باشه اما من این حس نزدیکی‌ای رو که از این اندک تجربه‌م از ادبیات ژاپن گرفتم، تا حالا از آثار هیچ ملت دیگه‌ای نگرفته بودم. عجیب بود، حتماً ژاپنی‌خوانی رو ادامه می‌دم.
      
6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.