یادداشت سادات خانوم✧*)
1404/1/5

با چشمهای شبنم زده به این کتاب خاتمه میدهم تکههایی از این کتاب را من در زنگهای ادبیات به وقت استراحت در کنار همکلاسیهایم میخواندم و خوشحالم که آنها را هم با این اسطوره ادبیات ایران آشنا کردم هرگز گمان نمیکردم که زمانی که میخواهم این کتاب را شروع کنم انتهایش را با عزیزی به اتمام برسانم که او هم مثل من شیفته و مجنون این متنهاست و به گمانم این کتاب را نباید تنها یک بار بلکه باید چندین بار خواند این کتاب را راهنمای عشق ورزیدن در زندگی مشترک شاید بشود محسوب کرد کتابی که سراسر جذابیت است همین که هر نامه چنین زیبا همسر را صدا میزد عزیز من ، قدم همیشگی من ، بانوی بالا منزلت من، و...... و تا آنجا که اشاره میکرد به زبان به اینکه بسیاری از دعواها از اختلاف نظرها نیست بلکه از شکل مطرح کردن این اختلاف نظرهاست و یا آنجا که میگفت انسان آهسته آهسته عقب نشینی میکند و هیچکس به یکباره معتاد نمیشود و سقوط نمیکند و زندگی بسیار آهسته از شکل میافتد و یا آنجا که میگفت زندگی را نباید خوشبختی را نباید تابع لوازم و شرایط بسیار دشوار و اصول قوانین پیچیده ادراک ناپذیر کرد برای من این کتاب از ابتدا تا انتها سراسر پر از متون علامت زده شده است و چقدر قابل تکریم و احترام است این تفکر و اندیشه پخته این قلم وسیع و عمیق و سپاسگزارم از نادر ابراهیمی از همسرش که وجودشان در این جهان چنین اثری را به وجود آورد و سپاس از آثاری که با خواندنشان قلمی تازه را به من هدیه کردند درود و رحمت خدا بر یکی از برجستهترین اسطورههای ادبیات ایران نادر ابراهیمی
(0/1000)
سید محمد موسوی
1404/1/5
3