یادداشت نوید نظری
1403/11/13

جلد دوم تهران مخوف را نویسنده سه سال بعد از جلد اول نوشته که میتوان گفت در ابتدای دهه دوم زندگی خودش بوده! از این جهت کار قابل دفاع و تحسین است. اما خط کشش رمانتیک داستان فروکش کرده و جنبههای اجتماعی آن توسعه یافته است. میتوان گفت هرچند در جلد دوم هم نویسنده همان داستان و سرنوشت فرخ را دنبال میکند اما در حال روایت کردن بغض فروخورده مردمان تهران و ایران است که در اواخر دوره قاجار و خصوصا بعد از مشروطیت از نظام سیاسی خود نه تنها خیری ندیدند بلکه خواهان برانداز آن هستند و لذا مردم از کودتای سیاه استقبال کرده و آن را شایان توجه و قدردانی میدانند. نویسنده که خود از حامیان کابینه سیاه هست و در آخر کتاب از انحلال آن ابراز تأسف و ملال میکند، لشکرکشی دیویزیون قزاق را سفیدشویی و همراه با مراعات حقوق مردم و حفظ آرامش پایتخت روایت کرده و کلیه دستگیرشدگان و حبسیهای رضاخان میرپنج را عناصر فاسد دوره نخنمای شده قاجار میداند. حال آنکه گزارش تاریخ این نیست و افراد زیادی به بهانههای مختلفی دستگیر شدند که رجال نامدار وطنخواه یا مذهبی نیز در آنها بودند. هرچند این خاصیت کودتا در روزهای نخستین هست و بسیاری از این مردان آزاد شده و اتفاقا به صدارت و وزارت و وکالت در دوره ۴ سال اول سده چهاردهم رسیدند اما بسیاری نیز با زد و بند و تسویههای سیاسی از تخت عزت فرو غلتیده و یا در خاک مذلت درغنودند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.