یادداشت علی باقری

علی باقری

علی باقری

5 روز پیش

        «دوربین از روی دریاچه‌ی ماجوره آرام می‌گذرد. جزیره‌ای کوچک در مه فرو رفته. در عمارت قدیمی، زمزمه‌هایی زیر سقف می‌پیچد: «لامبرتو… لامبرتو…». نامش مثل نورِ کم‌رنگِ شمعی در تاریکی می‌درخشد.
اما پشت پنجره‌ها، دزدها جشن گرفته‌اند، خیال می‌کنند قصه تمام شده.
اما ناگهان، در باز می‌شود…
و او، دوباره وارد می‌شود؛ زنده، جوان، با نامی که هنوز زنده نگهش داشته.
این کتاب، قصه‌ی جزیره‌ای است که نام‌ها در آن قدرت دارند و مرگ فقط وقتی می‌آید که فراموش شوی.»
      
10

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.