یادداشت حمید درویشی شاهکلائی

        کتاب رمان «دخیل عشق»؛ مریم بصیری


این کتاب را بیشتر از این جهت خواندم که موضوع پویش #کتاب_و_زندگی قرار گرفته بود و به همین علت،‌ بسیاری از مردم عادی آن را می‌خواندند و طبعاً از من نظرم را خواهند پرسید و اصلاً زشت بود که می‌گفتم نخوانده‌ام!


اولش که خواندن کتاب را شروع کردم، نسبتاً ناامید شدم و تعجب کردم چرا این کتاب را انتخاب کرده‌اند. شروع قدرتمندی نداشت. اما به تدریج نظرم عوض شد و به انتخاب‌کنندگان حق دادم. الآن هم که کتاب تمام شده، راضی‌ام از وقتی که پای خواندنش گذاشتم.


ماجرای کتاب، داستان زن پرستاری است که از ۲۰ سال پیش تا حالا می‌خواهد با کسی ازدواج کند که جانباز باشد!


اگر فیلم‌هندی‌بازی‌های غافل‌گیرنده آخر کتاب را نادیده بگیریم، نویسنده تلاش خوبی کرده تا کلی شخصیت طراحی کند و از آن‌ها برای پرورش داستانش استفاده کرده است اما ته ماجرا برای آشنایان با فرهنگ دفاع مقدس قابل حدس‌زدن است و جای غافل‌گیری ندارد.


عمده اتفاقات کتاب در مشهد می‌گذرد. حرم امام رضا و توسل هم نقش جدی دارد. مضمون اصلی اما جانبازان و آسایشگاه آنان است. مشکلات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و سازمانی هم کم‌وبیش هست. جای خالی سیاست اما احساس می‌شود! ما از یک کتاب رمان انتظار داریم کتاب همه‌چیز باشد؛ از اخلاق فردی تا زندگی اجتماعی.


قهرمان اصلی کتاب، یک زن است. پرداختن به زنان و ارائه یک الگوی خوب قابل تقدیر است. البته نمی‌توان گفت که کتاب به سبک زندگی دینی پرداخته است ولی خالی از اشعار به آن نیست.


چاپ اول کتاب ظاهراً در ۲۹۰ صفحه توسط عصر داستان در ۱۳۹۱ انجام شد و بعدها ۶۰ صفحه به کار اضافه شده است بدون اینکه به داستان و اتفاقات آن چیزی اضافه شود.


نویسنده نثر خوب و قدرتمندی دارد و داستان‌نویسی را بلد است.


استفاده از اسامی واقعی کوچه‌ها و محله‌ها در مشهد بر جذابیت کار افزوده است.


خدا به نویسنده خیر دهاد.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.