یادداشت parniya

parniya

parniya

4 روز پیش

        کتاب فانوس خاطرات گمشده رو خوندم، و راستش بد نبود. یه فضای آروم و لطیف داشت، از اونایی که بیشتر حس‌بر‌انگیزن تا پراتفاق. ولی یه حالت گنگ و مبهم توی روایتش بود که باعث می‌شد بعضی جاها دقیق نفهمم چی به چیه یا چرا فلان چیز داره اتفاق می‌افته.

داستانش درباره‌ی یه عکاس‌خونه‌ی عجیب در دنیای پس از مرگه. آدم‌هایی که تازه مردن، میان اونجا و باید از بین عکس‌های زندگی‌شون، برای هر سال یه عکس انتخاب کنن. یه‌جور مرور خاطرات قبل از رفتن به مرحله‌ی بعدی. سه شخصیت اصلی داره: یه زن سالخورده، یه مرد نه‌چندان جوان، و یه دختربچه که هنوز یه‌جوری با دنیای زندگان ارتباط داره. هرکدومشون یه داستان جدا دارن، ولی یه حلقه‌ی نامرئی همه‌شون رو به هم وصل می‌کنه.

فضای کتاب خیلی ژاپنیه—ملایم، احساسی، و پر از سکوت‌های معنی‌دار. ولی همون حالت گنگی که گفتم، باعث شد یه‌کم از درگیر شدن با داستان فاصله بگیرم. بعضی جاها حس می‌کردم بیشتر دارم حس می‌خونم تا اتفاق.

در کل، کتاب خوبی بود. نه اون‌قدر قوی که آدمو تکون بده، ولی یه تجربه‌ی متفاوت و آرام. اگه دنبال یه داستانی هستی که بیشتر از اتفاقات، روی خاطره و حس تمرکز کنه، شاید خوشت بیاد.
      
6

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.