یادداشت نرگس
1403/3/4
انقدر روون و خوشخوان بود، که زودتر از چیزی که انتظارش رو داشتم تمومش کردم. داستان باحوصله شروع میشه، هزارویک شخصیت رو به ما معرفی میکنه و باهاشون آشنا میشیم، صفحات خیلی زیادی، همهچی روال عادیش رو میگذرونه، تا جایی که اتفاق اصلی داستان رخ میده و از بعد اون همهچی رو دور تند میافته. ریتم کتاب یهو سریع میشه و تصویرای مختلفی پشتسرهم از جلوی چشممون رد میشه. در نهایت هم یه پایان کلیشهای تحویلمون میده. آخرای داستان سهتا غافلگیری داشت. یکیش رو احتمالاً خودتون اول کتاب حدس میزنید. یکیش، لااقل من رو، واقعاً غافلگیر کرد. سومیش هم چنگی به دل نمیزد و انگار وصلهٔ ناجور کتاب بود. اونطوری که باید به صفحات قبلش وصل نشده بود. شخصیتها هم یا سفید مطلق بودن، یا سیاه مطلق. اما با همهٔ اینا، خوندنش تجربهٔ دلپذیری بود که تا چهار صبح بیدار نگهم داشت. با وجود نقصهاش، خواننده رو با خودش همراه میکرد، دوستداشتنی بود و پیام جسورانهای داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.