یادداشت زهراخزاعی

        کتابی را خواندم که اگر سال نوشتنش را ندیده بودم فکر میکردم برای یکی دو سال اخیر است البته قسمتهاییش.  مثل محاصره غزه و... 
 نثر روان و راحت و زبان خودمانی و خوش خوان..
 پرهیز از زیاده گویی از نقاط مثبت کتاب بود چون کتاب یک گزارش گونه داستانی است نه یک داستان و رمان صرف. 

خبرنگاری مصری که برای یک گزارش به اسرائیل سفر میکند.  قبل سفر طرفدار صلح است و توافقنامه اسلو که خیلی از انعقادش نگذشته و معتقد است صلح تنها راه حل نجات فلسطین است.  اما پس از ورود به تل آویو و رفتن به غزه و مصاحبه با نماینده مجلس، رییس پلیس و یکی از اعضای حماس و خیلی از مردم عادی همچنین سفیر مصر در  غزه و از آنجا هم سفر به قدس و نماز در مسجدالاقصی که به قول خودش از آرزوهای محالش بوده و انگار دیگر آرزویی ندارد، به نتیجه های جالبی میرسد،  
نتیجه هایی که الان و در سال ۲٠۲۵ همچنان پابرجاست.. 
اینکه اسراییل اصلا دنبال صلح نیست،  دنبال تجاوز است و زور گویی و تحمیل نظر خودش. 
تشکیلات خودگران تبدیل شده به نیروی امنیتی اسراییل. تا جای ممکن جوانان فلسطینی را دستگیر میکند تا خیال اسراییل را راحت کند. 

و نکته ای که خیلی حسرت به دلم گذاشت این بود که وقتی آقای خبرنگار از شهر تل آویو دیدن میکند ساختمان های یک شکل و سه طبقه با مصالح ارزان حتی بدون بالکن و جزییات خاص و این برایش سوال شد که چرا انقدر ساختمان ها ساده و یک شکل است... جواب همراه جالب بود.. گفت:  چون اینها امنیتشان برایشان مهم است و فکر میکنند ممکن است نتوانند اینجا یعنی اسراییل را نگه دارند و مجبور شوند به کشورهایشان برگردند، میخواهند زیاد هزینه نکرده باشند.... 
میدانید این یعنی چه؟؟  یعنی خودشان هم امیدی به ماندن نداشتند اگر مقاومت ادامه پیدا میکرد، اگر عرفات اسلحه را زمین نمیگذاشت، اگر و اگرهای دگر.... 
والسلام. 
      
29

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.