یادداشت کردستانی
1402/4/20
کتابهایی را دوست دارم که موقع خواندنشان هی ورق نزنم، هی نگاه نکنم ببینم چند صفحه مانده تا ته کتاب. کتاب هایی را دوست دارم که آدم را از کار و زندگی بیاندازد. اگر هم (یک وقت خدایی ناکرده :') آدم مجبور شد و رفت دنبال کار و زندگیش، شخصیت های کتاب هی توی مغزش وول بخورند. کتابی که مورچه بیاندازد توی مغز آدم. من به این کتابها میگویم یک کتاب خوب و با کتاب یکی بود...سه تا نبود، اینها را تجربه کردم. تعلیقش را دوست داشتم، مضمونش را. یکجور سادهای دوستداشتنی بود. خواندش را توصیه می کنم :)
(0/1000)
1402/6/5
0