یادداشت سامان

سامان

سامان

1403/9/30

        زمان روایت داستان بعد از عاشورای سال 61 هجری است. راوی قصه نه یک مسلمان، نه یک شرکت کننده در جنگ و یا یک بازمانده از جنگ که یولیوس محافظ جناب جالوت، سفیر روم است که به ماجرای گم شدن سرورش در طی نامه نگاری به دولت روم می‌پردازه. او خبر از گم شدن سرورش میده و به شرح اتفاقاتی میپردازه که منجر به گم شدن او شده. جالوت در کاخ یزید حضور پیدا می‌کنه و این حضور هم‌زمان میشه با رسیدن کاروان اسرای دشت نینوا به کاخ یزید و ماجراهایی که در ادامه برای جالوت پیش میاد.

مهم‌ترین نقطه قوت رمان زاویه دید بود که از یک زاویه دید جدید به تاریخ نگریسته بود و اون رو روایت می‌کرد. داستان با یک تعلیق مناسب شروع میشه و در ادامه هم به خوبی مسیرش رو طی می‌کنه.کتاب خوش خوانی است و با اطناب و پرچانگی هم میانه‌ای ندارد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.