یادداشت هانیه

هانیه

1403/6/25

نقشه هایی برای گم شدن
        نقشه هایی برای گم شدن مجموعه ای از جستار هاست که در آن ها نویسنده نقشه هایی را برای گم شدن، گم بودن و گم کردن و گشت و گذار در سکوتِ حاصل از این گم شدگیِ از روی عمد (نه از روی اتفاق) ارایه می دهد. نقشه‌های کتاب نه برای پیدا کردن مسیر، که درواقع برای گم کردن خود است و به اصطلاح "گاهی باید گم بشوی تا بتوانی چیزی را پیدا کنی."
در جستار های مختلف کتاب، نویسنده ی به نوعی دست مارا می گیرد و به مکان های مختلفی می برد که افکار یا خاطره ای در پس ذهنش از آن دارد و مارا هم در این قدم زدن شریک می کند. جستار های با عنوان آبیِ دوردست را خیلی دوست داشتم که اشاره به این داشت که رنگ آبی با دوردست ها گره خورده و زمانی که نزدیک می شویم از هم میپاشد و دیگر آنطور که از دور به نظر می امد، نیست. جایی خواندم که درباره ی سولنیت نوشته بود: "ربکا سولنیت را می‌توان کوچ‌نشینی در سرزمین اندیشه نامید که بساطش را از صحراها و کوهستان‌ها و جنگل‌ها تا سرزمین‌های هنر و سیاست و تاریخ فرهنگی بر دوش کشیده و عشق به رفتن در واژه‌واژه‌ی نوشته‌هایش موج می‌زند."
ترجمه ی کتاب از نیما اشرفی و بسیار روان بود اما از آنجایی که کتاب حاوی نکات فراوانی بود که باید در آن ها تامل می کردم، خواندنش بسیار زمان بر بود و چندین ماه طول کشید. اما خسته کننده نبود. طوری که باز هم شوق بازگشت به خوانش کتاب را داشتم و دوست داشتم با نویسنده، مکان های بیشتری را کشف کنم.
      
17

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.