یادداشت امیررضا بیات

                پزشکزاد در داستان "دایی جان ناپلئون" با استفاده از دیالوگ شخصیت می‌سازد و فضا می‌آفریند و روایت می‌کند. 
که در داستان‌هایی با شخصیت‌های فراوان و نسبتا تیپیکال احتمالا بهترین شگرد همین است.
نثر روان بستر را برای طنزپردازی آماده کرده و شلوغی صحنه‌ها را قابل هضم. کم پیش می‌آید که داستان از ریتم بیفتد و همواره مخاطب را با خود به جلو می‌کشد.
اما مسئله‌ی جالب برای من بعد از کمی جستجو در مورد "دایی جان ناپلئون" نظرات درباره‌ی طنز اثر است.
طنزی که بیشتر بر پایه‌ی موارد جنسی است و به اصطلاح مثبت هجده. که برخی افراد آن را ضداخلاقی می‌دانند.
لازم است سه نکته در این‌باره عرض کنم:
اول، کتاب مشخصا برای مخاطب بزرگسال نوشته شده و طبیعی است مناسب افرادی با سن پایین نباشد.
دوم، باید توجه کرد که ما با داستانی طنز مواجهیم و طبیعتا بزرگنمایی‌ها و اصرارها روی برخی موارد مشخصا از سر ساخت و پرداخت کمدی است و به راحتی می‌شود فهمید ما با یک شرایط کاریکاتور گونه مواجهیم نه با شرایط واقعی زندگی.
و سوم، نه تنها در این اثر که هیچگاه در بررسی آثار هنری اشتباه تعمیم‌پذیری را انجام ندهید. قرار نیست داستان زندگی یک خانواده بیانگر جامعه‌ی آن زمان یک مملکت باشد (بخصوص در اثر طنز!).
اساسا روش "جز به کل" در نقد آثار هنری روش غلطی است، مگر اینکه هنرمند خودش عامدانه به تعمیم‌پذیری اثرش اشاره کند.

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.