یادداشت کاف‌اِی

        این دومین اثری بود که از نادر ابراهیمی می‌خواندم. قبل از این، با اینکه از نوجوانی عاشق فلسفه بودم، اما با "مردی در تبعید ابدی" عشقم به ملاصدرا و فلسفه‌اش عمیق تر شد.
سه دیدار هم قرار بود من را عاشق روح الله کند.. البته که موفق بوده اما همیشه وسط مطالعه وقتی به خودم می‌آمدم یاد ِ حرف های اول نادر در مقدمه کتاب می‌افتادم..
صفحه را نگه می‌داشتم و برمی‌گشتم عقب..
آنجایی که می‌نویسد
"مسلم است که که اگر زنده بمانم و ..."

سه دیدار هنوز وقت داشت برای اینکه من را بیشتر عاشق روح الله کند..
و تاریخ عجب مردی را از دست داده است..
غصه می‌خورم و فکر می‌کنم به اینکه جلد سوم چطور می‌توانست باشد؟
      
79

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.