یادداشت انسانی در جستجوی معنا؛
5 روز پیش

بسم الله الرحمن الرحیم میخواستم برای این کتاب یادداشتی و نظری ثبت نکنم ، اما دیدم یه مجموعهی کمتر شناختهشدهست و نظرات زیادی که کمی اطلاعات به بقیه بده نداره پس گفتم که بهتره چیزی در وصفش بنویسم. در ابتدا بزارید از خود داستان بگم ، توی جزیره فنبرن کسی که حکومت میکنه و قدرت اصلی دستشه ملکهست و پادشاه عملا عروسک خیمه شب بازیه ، اما نحوهی انتخاب ملکههاست که جای بحث داره! هر ملکه در انتهای سلطنتش دخترانی۳ قلو بدنیا میاره که اصولا موهبت هایی دارند و در سن ۶ سالگی بچهها از هم جدا و پیش هم موهبیتیهاشون زندگی میکنن و تا ۱۶ سالگی آموزش میبینن که مهرِ خواهری رو از سینه بزدایند و برای کشتن هم مسابقه بدن. و حالا کاترین با قدرت مسموم کنندگی ، میرابلای عنصری (کنترل عناصری مثل آب ، آتش و آذرخش و...) و آرسینوئه که طبیعتگرایی منفعله قراره بزودی برای بزم بتلین آماده بشن! -اما اوضاع برای هیچ کدومشون به جز میرابلا البته در ظاهر خیلی خوب پیش نمیره و.... این کتاب رو توی کمتر از ۳ ساعت و نیم تموم کردم که برای خودمم عجیبه ، اما قسمت عجیب تر اینجاست که بعد از تموم شدن جلد اول (بنظر این مجموعه ۴ جلد اصلی و ۱ فرعی هست) ، هیچ حس خاصی نداشتم ، یعنی برتریای ازین کتاب نسبت به چیزهایی که قبلا خونده بودم حس نمیشد در حالی که نمره ۴.۳ رو گرفته اینجا. البته شاید دارم زود قضاوت میکنم و جلدای بعدی بهتر باشن ، اما روند کتاب برای من کند بود و کمی قابل حدس ، مثلا اونجا که کاترین میگفت با مارش خیلی خوبه و اصلا نیشش نمیزنه من یه بویی بردم که یچی سرِ جاش نیست و درنهایت صفحه آخر تیرِ خلاص رو زد. -متوجه شدم نسخهی دگری از همین کتاب توی بهخوان هست البته با نظرات بیشتر ، هرچی این نظرات مثبت رو میخونم به یکسان بودن کتابم با اونها یا اصلا به خودم شک میکنم🤣
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.