یادداشت عارفه مومن زاده

        قصه ای از شجاعت و درد و رنج و مقاومت سیده خانمی که نه اولین رنجش  شهید شدن پسرش که یکی از رنج های آخرش بود 
زنی که بارها شکنجه ساواک رو تجربه کرد و برای انقلاب از همه چیزش مایه گذاشت .ساداتی که دعایش از بچگی بی برو برگرد مستجاب بود و مردم روستایشان وقتی دختر بچه بود برای حاجاتشان نذر او میکردند .

داستان از لحاظ فنی و نوشتاری قوی نبود ولی قصه انقدر کشش داشت که دو روزه تمام شد .
      
10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.