یادداشت محمدامین اکبری
1403/2/28
3.0
1
به نام او واقعیتش را بخواهید تقصیرکار خودم هستم که با خواندن شاهکارهای کازانتزاکیس با او آشنا شدم. من ابتدا سهگانه این نویسنده یونانی را با ترجمه فوقالعاده مرحوم محمد قاضی خواندم و شیفته او و قلمش شدم؛ «زوربای یونانی» ، «مسیح بازمصلوب» و «آزادی یا مرگ». بعد از آن هرچه از او خواندم توقعم را برآورده نکرد درواقع آن سه رمان کازانتزاکیس را در نظر من بههیئت یک نویسنده کلاسیک و بزرگ درآورد ولی بقیه آثارش را که خواندم او را تنها یک نویسنده خوب و قابل احترام دیدم. بگذریم، من هنوز آثار مهمی چون «گزارش به خاک یونان» و «مصائب مسیح» را نخواندهام. یکی از علاقههای کازانتزاکیس شرححالنویسی و سفرنامهنویسی بود. کتابی که میخواهم معرفی کنم ابتدا با نام «سیر آفاق» در اواخر دهه شصت شمسی منتشر شد و پس از آن با ممیزی برخی از عبارات با نام «سفرها» بازچاپ شد. کازانتزاکیس در این کتاب مشاهدات و تاملاتش را از سفرهایی که به ایتالیا، مصر، فلسطین و قبرس داشته، نوشته است. نحوه مواجهه این حکیم یونانی با مظاهر طبیعی و تاریخی جالب است. در واقع او در سیر آفاقی خودش سیری انفسی هم دارد. او اماکن، انسانها و دیگر مظاهر طبیعی را میبیند و اندکی این مشاهدات عینی را شرح میدهد و سپس در دل تاریخ و اسطوره میرود و از پس آن، به شرح این مظاهر میپردازد. در واقع سفری از درون به برون و سپس از برون به درون. و همین امر کتاب را متمایز و خواندنی کرده است. و اصلا جاهایی که او برای سفر و مشاهده انتخاب کرده ما را به این نکته رهنمون میکند که او تنها قصد نداشته که یک سفرنامه صرف بنویسد او سرزمینهایی را انتخاب کرده مهد تمدنهای کهن هستند. تمام کتاب خواندنی است ولی جایی از آن بیش از بخشهای دیگر توجه مرا به خود جلب کرد و آن هم دیدار نویسنده با موسیلینی رهبر فاشیست ایتالیا است. بخشی که مرا به یاد کتاب "ضدخاطرات" آندره مالرو انداخت. در آنجا هم مالرو با چند تن از سیاستمداران از جمله جواهر لعل نهرو دیدار میکند و مشروح آن را برای مخاطبان خود مینویسد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.