یادداشت fatememj
1403/11/16
حاکمان در دنیای قشنگ نو به نوعی حقیقت را کتمان میکنند، حقیقت حضور انسان و عواطفی که یک انسان به آنها نیاز دارند. دنیای تخیلیای که هاکسلی در رمان ساخته است، دنیایی آرمانشهری اما از نوع منفی آن است. «هاکسلی از آنهایی در هراس بود که چنان با دست و دل باز اطلاعات را در اختیارمان میگذارندکه از ما هیچ باقی نمیماند الا انفعال و خویشکامگی» اگر رمان ۱۹۸۴ و ما رو دوست داشته باشید از این کتاب هم مطمئنن خوشتون میاد چون از لحاظ اصل موضوعی که بهش پرداخته شده، یکی هستن. البته جورج اورول ادعا کرده که هاکسلی از روی رمان ما این کتاب رو نوشته. اما چیزی که این جا مهمه اینه که هر سه نویسنده به درستترین شکل ممکن به نابودی جامعه و انسانهایی میپردازند که در دنیایی زندگی میکنند ساختهی حاکمانی دیکتاتور که با شیوهی غیر انسانی افراد جامعهی خودشون رو کنترل میکنند تا معنای زندگی، رفتار در جامعه و زندگی در اجتماع واقعی رو نفهمند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.