یادداشت علی عقیلی نسب
1401/11/17
شبی زنی نزد سام اسپید، کارآگاه خصوصی آمریکایی میرود و ماموریتی به او میسپارد که مراقب مردی به نام ترزبی باشد. همکار سام این کار را بر عهده میگیرد ولی خیلی زودتر از آنچه انتظارش را داریم کشته میشود. ترزبی نیز همان شب کشته میشود و انگشت اتهامات به سوی سام اسپید گرفته میشود... روایت رمان سوم شخص است. سوم شخصی که هر کجا که سام اسپید هست، حضور دارد و از اتفاقات در جاهای دیگر تا زمانی که سام مطلع نشود، اطلاعی نخواهیم داشت. شخصیت اصلی یعنی سام اسپید بر خلاف کارآگاههای داستانهای کلاسیک که به شدت پرهیزگار و اخلاقی بودند، یک شخصیت خاکستری و در بسیاری از مواقع متمایل به سیاه است(شاید این جمله شرلوک هلمز از زبان بندیکت کامبریج به شدت شایسته سام اسپید و کارآگاههای داستانهای مدرن باشد: (ممکن من طرف فرشتهها باشم، ولی به لحظه هم تصور نکن یکی از اونام ) کارآگاههای مدرن گاها هیچ تمایلی به اخلاقیات ندارند، برای پول یا هر چیز دیگری کار میکنند و حتی به خاطر پول حاضرند قانون را دور بزنند، پلیس را دست بیندازند و با مجرمها همکاری کنند. کسی که عاشقشان است را به راحتی میفروشند تا خودشان به خطر نیفتند و حتی میتوانند هیچ درکی از عشق و علاقه نداشته باشند. مثل سام اسپید. باقی شخصیتهای داستان گاهی حتی از سام اسپید هم خاکستریتر میشوند. ریاکاری، دروغ، پول پرستی و تمایل به قدرتنمایی همه از خصوصیات بارز شخصیتهای شاهین مالت است. بر خلاف خواب گران از ریمون چندلر که برخی از شخصیتهایش متمایل به سفید هستند و چندلر خیلی زور میزند آنها را همچنان خاکستری نگه دارد، دشیل همت همه شخصیتهایش را با زحمت کمتر خاکستری نگه میدارد و هیچ تمایلی ندارد که از واقعیت دنیایی که در آن زندگی میکند فاصله بگیرد. به قول امیر خداوردی همین است که گاهی رمان از دنیای واقعی ما هم واقعیتر میشود. فضاسازی رمان کمنظیر است. به شدت سرد و مه آلود و کاملا متناسب با یک داستان کارآگاهی. البته داستان توصیفات فضای کمتری دارد نسبت به مقداری که به شخصیتها میپردازد و همین است که این کتاب در رده داستانهای شخصیت محور قرار میدهد. شاید شخصیتمحور بودن داستان مناسبتر است برای یک داستان کارآگاهی اولش میخواستم با سختگیری به کتاب چهار ستاره بدهم ولی هیچ دلیلی برای این کارم ندیدم پس پنج ستاره را برای این کتاب برگزیدم. ترجمه محمود گودرزی ترجمه خوبی نسبتا خوبی بود و فضای داستان را تا حدود زیادی دست نخورده گذاشته بود و تنها مشکلش چهار_پنج اصطلاح خودمانی ایرانی وسط داستان آمریکایی با آن همه دیالوگ رسمی بود. پ.ن: شاید تصور کنید خلاصه داستان باعث لو رفتن داستان شده است ولی در واقع این خلاصه مربوط به تقریبا بیست صفحه اول کتاب است و اصل داستان اتفاقات بعد از این قضایا است
(0/1000)
نظرات
1402/11/14
یک نکته ای درباره ی ترجمه.شما راهنمایی ام کنید.این که اصطلاحات امریکایی باقی بمونه ومن خواننده مفهومش را نفهمم چون با فرهنگ آن آشنا نیستم بهتره یا معادل سازی ها.مخصوصا اگر کتاب صوتی هم باشه.چوندیگه پاورقی برای توضیح نداریم؟!
2
0
علی عقیلی نسب
1402/11/14
1