یادداشت سجاد عرفانی یزدی

                یک رمان، که تنها کلمه در وصف آن محشر است. به شخصه گمان نمی کردم این کتاب آنقدر ها خوب باشد... اما حال به شما می‌گویم ؛ این رمان یک اثر هنری است و در نظر من مانند یک بنای مهندسی ساز نقش بسته است؛ 
روایت یک خط زمانی و یک زندگی که حول محور کاراکتر کاتی اچ می‌گردد ، شما زندگی کاتی و کودکانی را می بینید که در شرایطی خاص، دنیایی بی رحم زیست می‌کنند و در مراحل مختلف زندگی با چرا ها ، چگونه ها و این قبیل سوالات دست و پنجه نرم می‌کنند که تمامشان برگرفته و گُر گرفته از مصائب ماهیت زندگی این کودکان است. ایشی‌گورو واقعا چون یک معمار زبردست توانسته کاراکتر ها ، المان ها و فضا های متناسب با هر مرحله زندگی کاتی و دوستانش را در قالب این خط زمانی و این زندگی بگنجاند ؛ درست مثل یک پازل. و همین باعث می‌شود که شما در هرکجای داستان که باشید ، اتفاقات و روز های پیشین این کودکان را همچون خاطرات خود به یاد بیاورید. و از نظر من جز هنرمند صفتی برای نویسنده وجود ندارد. از تمام این ها که بگذریم ، ای‌شی گورو ثابت به من ثابت کرد که جز تخصص و ابتکار در آفریدن داستان ، می‌تواند بسیار شاعرانه ، با توصیف برخی صحنه ها و مکان ها ، تمام وجود خواننده را به رعشه در بیاورد. اگر بخواهم به شکلی کلی راجب این اثر نظر بدهم می‌گویم : روایتی فوق العاده 
        
(0/1000)

نظرات

عالی