یادداشت قدسیه پائینی

        داستانی درباره سال ۵۸ و وقایع منتهی به ترور ۸ شهریور.
جوانی به گذشته می‌رود تا جلوی وقوع حادثه ۸شهریور را بگیرد. دلیلش جلوگیری از کشته شدن پدر دوستی؛ دلیلی نه چندان محکم برای چنین سقری. 
ماجرای سفر در زمان هم کاملا عادی و بدیهی است؛ انگار کار معمولی است که هر کسی؛ هر زمانی بخواهد می‌تواند در زمان سفر کند.
شخصیت اصلی به گذشته میرود تا جلوی ترور را بگیرد اما آن قدر درگیر روزمرگی های عاشقانه در سال ۵۸ می‌شود که موضوع ترور به یک واقعه حاشیه ای تبدیل می‌شود.
از پیرنگ نابود داستان که بگذریم؛ توصیفات فضا و مکان در سال ۵۸ باورپذیر و جالب توجه هستند. شخصیت پردازی ها و زندگی روزمره مردم به خوبی توصیف شده اند و احتمالا تنها عاملی که باعث می‌شود خواندن کتاب را ادامه بدهیم؛ همین است.
این توصیفات در لایه ای از اجتماع بیان می‌شوند که زندگی‌ عادی از کلاس و بازار و ....دارند و چندان خبری از التهابات عجیب و غریب تابستان ۵۸ در آن نیست.