یادداشت پارسا نوروزی
1401/5/15
شاید من از خواندن ادبیات « ژانری » ( در تضاد با ادبیات جریان اصلی ) به وجد نیایم، اما خواندن ارباب حلقه ها بر هر کتابخوان حرفه ای « واجب » است! شخصیت پردازی درونی کاراکتر ها به مراتب بهتر از شخصیت پردازی بیرونی بود. در عین حال که شخصیت پردازی ها در کل قوی و خیره کننده بود. توصیف ها « اعتراف میکنم » بعضی اوقات خسته کننده میشد. از توصیف فراری نیستم. بلوار نیفسکی گوگول را خوانده ام و با توصیف هایش قلبم نورباران شده است! توصیفات بینوایان را خوانده ام و حس قدم زدن در تاریخ به من دست داده است... با توصیف مشکلی ندارم، اما وقتی توصیف بیش از اندازه باشد برای مخاطب اندکی آزاردهنده است. پیرنگ داستان خیلی عالی ست ( مهر تایید بر این سخنم تاریخی ست که برای سرزمین میانه نگاشته است این نویسنده چیره دست ) درونمایه داستان همانطور که از ادبیات ژانری انتظار میرود کاملا تک بعدی ست و به قول یکی از دوستان اندیشمندم: این نوع ادبیات صرفا سرگرمی ست!
(0/1000)
نظرات
1402/9/28
درباره توصیفات بینوایان گفتید یاد یک نکته افتادم. اونجایی که ژان والژان داده تصمیم میگیره بره به دادگاه ژان والژان دستگیر شده یا نه، زیباترین کشمکش درونی یک شخصیت رو به تصویر کشیده. بعد همین مدل کشمکش در کتاب ویلت شارلوت برونته هم هست و چقدر اونجا روضه خونده و کتاب مقدس رو تو حلق مخاطب کرده🤦♀️ ولی در کل قبول دارم که توصیفات محیطی گاهی خیلی زیاده و توصیفات شخصیتها و احساس ها بسیار کمه. اما خداییش بینوایان یه جاهایی خصوصا جاهایی که از مکانها و تاریخ میگه توصیف رو از حد افراط هم رد کرده
1
1401/5/17
0