یادداشت zed_bml

zed_bml

zed_bml

1404/1/25

        کتابی خوشخوان که در مسیر خانه-متروگلشهر و برعکس خواندمش و به نظرم بهتر است به جای زندگینامه ، بگوییم دردنامه‌ای از نادر ابراهیمی، جوانی که به دنبال کار کردن است اما نه هر کاری و به هر شیوه‌ای. یکی از کاربران طاقچه نوشته بود « ابن مشغله به من قبولاند: «برو کار می‌کن مگو چیست کار» اما بگو برای چیست؟ که چی این کار؟» به نظرم بهترین معرفی از کتاب است. اگر خودتان تجربه‌ی کار کردن و شاغل بودن داشته باشید عمیق‌تر درد‌ها را می‌فهمید هرچند قطعا میان تجربه‌ی یک مرد و یک زن -در شرایطی که اجباری برای کار کردن ندارد-، تفاوت‌های غیر قابل انکاری هست. اما اگر نه، باز هم کتاب برایتان شیرین (و تلخ!) است. انگار که از زبان انسانی حکیم با تلخی‌های جامعه آشنا می‌شوید.
      
11

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.