یادداشت

قاتلی که در آرزوی جایی در بهشت بود
        این بار یوناسون سراغ مذهب رفته و سر شوخی را با مسیحیت باز می کند. ماجرا، ماجرای توبه کردن یک قاتل است که گیر کشیشی ناخداباور می افتد. ماجراهایی رخ می دهد که آغشته به طنز است، اما نباید انتظار طنز سایر کتاب های یوناسون را در این کتاب هم داشته باشید. 
خط اصلی ماجرا، سرکیسه شدن مردم توسط مدعیان مذهب است. البته که این خط در داخل کشور هم توسط عده ای دنبال شده است و صادق هدایت نمونه ی ایرانی این کتاب را نوشته است، ولی جای تعجب دارد که حتی قسمت های شوخی با پیامبران (ع) هم در این کتاب ترجمه شده و اجازه چاپ گرفته است. نه اینکه بخواهم بگویم این کتاب چشم و دل مردم را روشن میکند و نباید مجوز چاپ به آن داد! نه واقعا! این حرف ها را نمی فهمم! که مثلا در مورد قلعه حیوانات می گویند. چیز خاصی نیست ولی به هر حال من خوشم نیامد ... 
این کتاب بیشتر با فضای مسیحیت سازگار است اما مسخره کردن آن ها هم خیلی به مذاق من خوش نمی آید!
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.