یادداشت علیرضا نوریان

        نویسنده می‌گوید که مهمترین وظیفه یک مدیر، راهبری دیگران است و برای انجام این وظیفه، مدیر باید بدون ملاحظه، نکات مثبت و منفی را به افراد تیم بگوید و به آنها هم کمک کند تا اشکالات او را تذکر دهند. واضح است که این کار، هم برای مدیر و هم برای افراد تیم بسیار سخت است.

در واقع مدیرانی که اشکالات افراد تیم را به صورت صادقانه به آنها نمی‌گویند، دارند با دلسوزی بی‌جا دیگران را تخریب می‌کنند و یا برای رسیدن به مقاصد خود، از رشد افراد تیم چشم‌پوشی می‌کنند. بعضی از مدیران هم هستند که اشکالات را طوری بیان می‌کنند که مخاطب نابود می‌شود. مدیر خوب با هر کدام از افراد تیم، رابطه‌ای شخصی و صمیمی دارد، و به صورت شفاف و بی‌پرده به آنها بازخورد می‌دهد.

خانم نویسنده، نظرات جالبی در مورد رابطه کاری آقایان و خانم‌ها دارد. او از آقایان خواهش می‌کند که بدون ترس از اینکه خانم‌ها گریه کنند، اشکالات را به آنها تذکر دهند. نویسنده فکر می‌کند که خانم‌ها به دلیل انتظار اجتماع، مجبور می‌شوند در محیط کار طوری رفتار کنند که دوست‌داشتنی باشند و به همین دلیل، کم‌اثر می‌شوند. او می‌گوید تقریباً هر خانمی که می‌شناسد، با این مشکل مواجه شده است. در انتخاب بین موفق یا دوست‌داشتنی بودن، بعضی از خانم‌ها به این نتیجه می‌رسند که این مسابقه ارزش دویدن را ندارد و بعضی هم موفق می‌شوند که به انتظار اجتماع بی‌توجه باشند.

نویسنده سال‌ها تجربه مدیریت دارد و به نظرم این کتاب، فوق‌العاده مفید است؛ اگرچه متاسفانه اصلا جذاب نیست. با این حال، به نظرم یک بار خواندن کتاب کافی نیست و خوب است که مخاطب این توصیه‌ها را به کار بندد و چند سال بعد دوباره این کتاب را بخواند.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.