یادداشت Anita
1404/4/5
اوایل کتاب داستان طوری شروع شد که به شخصه مشتاق نبودم برای ادامه دادنش، صرفا به همان علت خوی کتابخونیای که داشتم ادامه دادم. از ربع دوم به بعد داستان مسحور کننده و جذاب شد برام؛ با اینکه حجم کمی داره ولی اصلا کتاب تندخوانی نیست. نظر و برداشت شخصیم از داستان به طور کلی: کتاب چیز جدیدی قرار نیست به ما یاد بده. شاید چیزایی که خواندیم بارها بهمون گفته شده باشه و یک جور هایی تکراری باشه حتی؛ اما نویسنده مرگ ایوان ایلیچ را طوری به تصویر کشیده بود که به راحتی می توانستیم خودمون رو جاش بذاریم. این خیلی چیز مهمی بود به نظرم و برداشت من این بود که حقیقت زندگی اینه که حتی اگر نا امیدانه در بستر مرگ هم باشی، باز هم زندگی برای بقیه در جریانه. باز هم سال نو می شه و مردم تو فکر اینن که چطوری بیشتر خوش بگذرونن و چطوری برقصن و آرایش کنن و ... و ذره ای برای کسی اهمیت نداره که چه اتفاقاتی برای تو میوفته! اگر در یک جمله بخوام بگم: زندگی با تموم شدن تو تموم نمی شه.
(0/1000)
نظرات
1404/4/6
کلا نویسندههای روس همچین سبکی رو دارن که اوجش هم متعلق به داستایوفسکی که آدم میتونه با تک به تک شخصیت ها همزاد پنداری کنه. علاوه بر این بیشتر راوی جذابی دارن تا داستان جدید و عجیبی و واقعا این نویسندهها دوره طلایی ادبیات روسیه هستن
1
0
Anita
1404/4/6
1