یادداشت لیلا زمانی

اژدها
        کمتر پیش می‌آید که نمایشنامه بخوانم، آن هم چند جلد پیاپی! به لطف دوست بسیار عزیزی، چند روز گذشته، سه نمایشنامه خواندم. «یک ماه در دهکده» از ایوان تورگنیف، «فامیلیِ بی‌لهجه» از میکولا کولیش، «اژدها» از یِوگِنی شوارتس. اولی را با توجه به نام آشنای نویسنده و شناخت پیشینم آغاز کردم اما نگاهم را نگرفت و انتظارم را برنیاورد. دو نویسنده دیگر را نمی‌شناختم. ولی اثر دومی از اولی و سومی از دو دیگر، گیراتر بود. 
اولی همان‌طور که از نامش برمی‌آید، توصیف چند روز تعطیلات در روستاست. و تمام اثر با گفت‌وگوهای بازیگران پیش می‌رود. می‌توان آن را عاشقانه معرفی کرد.
دومی، در قالب طنز به چالش هویت و خودباختگی می‌پردازد. 
و سومی با اشاره‌ها و نمادها، با یاری گرفتن از قصه و افسانه، نمایشی انتقادی ارائه کرده است، انتقادی سیاسی _اجتماعی.
هر سه کتاب را آقای آبتین گلکار با زبانی رسا به فارسی برگردانده‌اند و نشر هرمس آنها را به چاپ رسانده است.
کوتاه سخن اینکه بالاخره دوستان مرا با نمایشنامه‌ آشتی دادند، و امان از رفیق ناباب و جنس مرغوب! 🙂🌺

      

6

(0/1000)

نظرات

ممنون که از کتاب‌های کمتر خوانده شده نوشتین✌️

0

ممنون که خواندید. 🙏🏻🌼

0

از این دست دوستان ناباب ،بیش باد😇
نوشته ای کوتاه،گیرا و چند وجهی📚👏👏
1

0

بیش باد 😉 

0