یادداشت nura
1403/6/14
نوشته ی پشت کتاب : 👇 _ابی ادلر بیشتر از هرچیزی در زندگی یک بچه میخواهد. اما پس از سال ها درمان ناباروری و تلاش برای فرزندخواندگی ناموفق، به نظر میرسد که مادر شدن در آینده اش جایی ندارد. تا وقتی دستیار شخصی اش، مونیکا، پیشنهاد سخاوتمندانه می دهد که ظاهرا تمام رویاهای ابی را محقق می کند. اما معلوم میشود مونیکا آن کسی نیست که می گوید. زنی که حالا فرزند ابی را شکم دارد، رازی ناگفتنی هم دارد و برای رسیدن به خواسته اش به هرکاری دست می زند. کسی که یک زندگی به تو بخشیده ، حالا زندگی خودت را می خواهد. این کتاب واقا اعصاب خورد کن و هیجانی بود🥲🤝🏻 بعد از صفحه ی ۹۰ به بعد اصلا نتونستم چشم ازش بردارم... مثل بقیه کتاب های فریدا مک فادن پیشنهادش میکنم.
(0/1000)
نظرات
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
1403/10/17
من این کتاب فریدا رو بیشتر از همشون دوست. داشتم داستان عمق خاصی داشت. و از اعصاب خورد کنی هم فقط میتونم که باید بیای حرفایی که ازش توی چنلم زدمو ببینی😂
2
0
آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛
1403/10/19
نظر منم همینه و کلا این کتاب باز بهتر بود از بقیه و قابل حدس نبود. لینکشو برات میفرستم(قبلی رو پاک کردم 😶) @noora_a
1
nura
1403/10/18
1