یادداشت کتابفام
1404/4/14
ادبیات پیش از انقلاب روسیه ممکن است که با کمدی طنینانداز نباشد زمانی که از «جنگ و صلح» و یا «جنایت و مکافات» سخن به میان میآید و سنگینی محتوایی آنها را به ذهن متبادر میکند اما، نباید داستانهای کوتاه «گوگول» را که زمانی وی را "منجی ادبیات ادبیات روسیه" میخواندند نادیده انگاشت. «ماجرای نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ» درواقع آخرین و یکی از داستانهای فکاهی مجموعهداستانهای «میرگورود» است که «گوگول» در ۱۸۳۵ نوشت و همانطور که در مورد بهترین کمدیها چنین است، این داستان هم سراسر نزاع و کشمکش است. داستان گروتِسکِ «ماجرای نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ» در شهر دهقانی کوچک «میرگورود» در اوکراین که زادگاه «نیکلای گوگول» است اتفاق میافتد با حضور پررنگ دو شخصیت کاملن متضاد اما با تصویرسازیهایی واقعبینانه که با هم همسایه و دوستان بسیار نزدیکی هم هستند که از قضای روابطشان بر سر یک تفنگ قدیمی تیره و تار میشود: «ایوان ایوانویچ» که مردیست قدبلند، کشیده و خوشصحبت و «ایوان نیکیفورویچ» که برعکس مردیست کوتاه، چاق و با صداقتی گزنده و از آن دستهآدمهایی که مستقیم سر اصل مطلب میروند و البته نباید از راوی شیرینزبان داستان هم غافل شد که با پرچانگیاش، بُعد خوشایندی به داستان میافزاید و با وجود ماهیت پوچگرایانه و سورئال داستان، حضور همین راوی پرحرف و رازآلود است که باعث جذب خواننده به داستان میشود و اگر از آن دسته از خوانندهگانی باشید که به طنز سورئال علاقه دارند، این داستان راست کار شماست. اولین چیز جالب دربارهای این کتاب، عنوانش است که به قدری ساده و بیمزه است که ناخودآگاه تبدیل به طنزش میکند و این غرابت در خلال کتاب هم ادامه پیدا میکند. به کار گرفتن پاراگرافهای طولانی برای توصیف چشمهای هر شخصیت، بینیها و لباسهای آنها. اما همهی اینها باعث نمیشود که از کنار این کمیک قرن نوزدهمی ساده بگذریم که با آن کیفیت کاملن کمیک و تکاندهندهاش، به بیگانگیهای فردی میپردازد. در سال ۲۰۰۲ رادیو ۴ بیبیسی دست به اقتباسی نمایشی از این داستان فکاهی با عنوان «ماجرای دو ایوان» زد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.