یادداشت ᥲv𝗂ᥢᥲ;
12 ساعت پیش
شاهکاری دیگر از این اُسطورهٔ بیبدیل ادب! داستایوفسکی، حکیمی دردآگاه و کیمیاگری بیهمتا، بار دیگر با طرحی سَحَرانگیز و ژرف، توفانی در اعماقِ جانِ خواننده میآفریند. ایدهای چنان ناب که گویی از دلِ تاریکترین ژرفناکهای ناخودآگاهِ آدمی سربرآورده و در قالبِ واژگانِ نورانی متجلّی گشته است. هر فصلش روزنای است به تاریکترین زوایای وجودِ آدمی، و هر گفتوگویش چکشی است سرد بر پوستههای سستِ ریا. این اثر، آیینهای است زلال که نه چهره، که زخمهای ناپیدای روح را عریان میسازد ، با تمامی پیچیدگیها و تناقضنماهایش. چه خَلقِ گرانمایهای! چه ابداعِ شگرفی! این کتاب، روایتی محض نیست، بلکه کالبدشکافیِ روحِ بشر است با تیغِ تیزِ ادبیات. درود بر این نابغهٔ بیمانند که هر بار، عمیقتر از پیش در مغاکهای وجودِ انسان غوطه میخورد و گوهرهای حکمت را از ژرفناکهای تاریک به سطح میآورد!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.