یادداشت راضیه.الف

کمدی سیاهی
        کمدی سیاهی که ازدواج ها و ارتباطات بنا شده بر طمع و فریب و معیار های پوچ را نقد میکند.

اولین نمایشنامه ای شد که بعد از سالها دوری از تأتر خواندم، در دوران مدرسه یکی از خوشی های بی پایانم بازی در تاتر های مدرسه و مسابقات بین مدارس بود. یک بار هم در تاتری که حدودا ده روز در شهرمان اجرا شد بازی کردم. تجربه یک مسابقه نمایشنامه خوانی هم دارم اما متاسفانه همه اینها محدود به دوران مدرسه شد.... دانشگاهمان هیچ اجرای تاتری نداشت و بعد در پیچ و خم زندگی این خوشی بی پایان من هم گم شد:))

🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨

نیکولای واسیلیویچ گوگول (۱۸۰۹–۱۸۵۲) از بزرگترین نویسندگان روسیه است که به عنوان بنیانگذار سبک رئالیسم انتقادی در ادبیات روس شناخته میشود. آثار او‌ ترکیبی از طنز و انتقاد اجتماعی هستند.

عروسی (۱۸۴۲) یک نمایشنامه است که زندگی طبقه متوسط روسیهٔ قرن نوزدهم را با نگاهی هجوآمیز به تصویر میکشد. داستان حول محور پادکالیوسین(یکی از خواستگاران) و کاچکاریوف(دوست پادکالیوسین) و آگافیا (خانمی که به دنبال شوهر مناسب میگردد)، میچرخد و طی آن، شخصیت های جالب دیگری هم به ما معرفی میشوند: دلال ازدواج، چندین خواستگار دیگر و عمه آگافیا

هر شخصیت به صورت اغراق شده خصیصه خاصی دارد:
پادکالیوسین قصد و میل شدیدی به ازدواج دارد اما هنگام عمل که میشود مثل باد فرار میکند و از مسئولیت پذیری و تعهد میترسد. چشمش به دنبال حرف مردم است و تاثیرپذیری زیادی از آنها دارد.

کاچکاریوف دوست فضول و مداخله گر پادکالیوسین، او را وادار به کارهایی میکند. در فریب و دروغ گویی استاد است و خود را در این قضیه ازدواج، بازی گردان حساب میکند!

آگافیا دختری ساده  و به دنبال ازدواج است، هنوز معیار های درستی برای تصمیم گیری ندارد و فقط دوست دارد شوهرش از اشراف باشد، خودش جهازی مناسب و درخور داشته و به دنبال اعتبار و جایگاه بالاتر اجتماعیست. جز این مورد به چیز خاصی فکر نمیکند تا جایی که میخواهد با قرعه کشی شوهر انتخاب کند:)) او هم بشدت تحت تاثیر حرف مردم قرار میگیرد.

باقی خواستگاران آگافیا نیز معیار های صحیحی برای ازدواج ندارند. یا به دنبال جهاز و مال و منال آگافیا هستند، چون خودشان یک پاپاسی هم ندارند یا ظاهر زیبا و گفتار خاصی مد نظرشان است. 

خلاصه که ازدواج ترسیم شده، یک معامله اقتصادی است تا یک پیوند عاطفی. 

 شخصیت ها در این نمایشنامه رشدی ندارند و گوگول برای این معضلات مادی گرایی و فریب و دروغ پاسخی ارائه نمیدهد و فقط طرح مسئله و شرح واقعه میکند و نشان میدهد چنین روابطی محکوم به شکست اند. پایانی سریع  رقم میزند و نمایشنامه را تمام میکند. زن در این نمایشنامه بیشتر به عنوان یک کالای اجتماعی تصویر شده و اظهار نظر هایی نامناسب هم درباره او مطرح میشود. 
      
83

17

(0/1000)

نظرات

احسنت به شما و امیدوارم به هر شکلی فراهم شه براتون فرصت و امکانش تا به تئاتر برگردید ... این حال خوش اعجاب‌انگیز 🎉🌻
2

2

متشکرم از لطفتون، منم امیدوارم⁦^⁠_⁠^⁩ 

1

به امید خدا 🍋💛📒🌻
@_raziyeh_ 

1