یادداشت نرگس نقشی

دراز کشیده
        دراز کشیده بودیم در ساحل قرم و داشتم این کتاب را می‌خواندم. یک لحظه کتاب را بستم و بلند شدم دور و برم را نگاه کردم. زن‌های عرب زیادی در ساحل قدم می‌زدند. زن عرب خاورمیانه!
"زن عرب خاورمیانه" یک داستان دو کلمه‌ای عمیق و ساده است. پر از زخم‌هایی در روح و در جسمش، یادگار جنگ‌ها و سرکوب‌ها. زن خاورمیانه باید با محدودیت‌هایی بجنگد که از فرط تکرار منطق شده‌اند، و با جنگی کنار بیاید که هیچ نقشی در آن نداشته است.
کتاب در  یکی از خانه‌های ویلایی مسقط روایت می‌شود. برعکس خلاصه کتاب، من آن را تلاقی زن عرب و زن آفریقایی نمی‌دانم. بنظرم یکی از خود ماست و نویسنده دقیق همه اضطراب‌ها و حال ناخوش زنی را تصویر کرده که با رفتنش از عمان و تحصیل در مصر مورد تقبیح خانواده و با ازدواجش با مردی که یک رگه آفریقایی دارد مورد طرد آن‌ها قرار گرفته.
عجیب است اما من در حین خواندن کتاب به "ظلم زنان عرب علیه مهاجرین" فکر نمی‌کردم. به جنگ، انقلاب آفریقا و چیزی به‌عنوان بازار برده فروش‌ها فکر می‌کردم. به اینکه دستاورد نصفه‌ نیمه ما از "حقوق بشر" چه راه طول و درازی را آمده و انگار هیچوقت نرسیده. 
حس خواندنش شبیه به حس خواندن چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم یا دیدن به همین سادگی بود. یک روایت زنانه از رنج‌های پنهان زن، در خاورمیانه!
آغشته به اشک، آعشته به خون...
      
29

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.