یادداشت حــدیث کریمی

        «اگه قراره همیشه قانون رو زیر پابذاری باید بفهمی چطور بدون اینکه گیر بیفتی قانون شکنی کنی
اینکه مثل گل معصوم و بی‌گناه به نظر بیای ولی در واقع ابلیس باشی»

حواستان را جمع کنید! چون وقتی وارد خانه‌ی نانا شوید، تا هشت ساعت آینده نمی‌توانید از آن‌جا بیرون بیایید!

 نویسنده برای فضاسازی و ساختن‌ تک تک شخصیت‌ها ظرافت خاصی به کار برده که داستان را باور پذیرتر می‌کند...
هیچکس در این خانواده کاملا بی‌گناه نیست. هرکس رازی دارد و انگیزه‌ای برای کشتن.
داستان پر از جزییاتی‌ست که کشش طبیعی که چنین ماجرایی می‌تواند داشته باشد را کم می‌کند، حتی لحن متفاوت و پر از غمِ روایتِ دیزی هم نمی‌تواند جبران‌کننده این کشش باشد.
پایان داستان را اصلا حدس نخواهید زد. چرا؟ چون پایان چندان معقولی ندارد.
با این حال وادارتان می‌کند تا دوباره کتاب را برای پیدا کردن سرنخ‌های پنهانش بخوانید.
      
35

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.