یادداشت میلاد هادیان

        من دانشجوی اصفهان بودم، تو خیابون چهارباغ کلی قدم زدم و از روز  و شب  اونجا خاطره دارم، وقتی این کتاب رو شنیدم انگار خاطرات جدیدی رو توی چهارباغ برای خودم ثبت کردم، آدم‌هایی رو شناختم که انگار از کنارشون گذشته بودم و ندیده بودمشون! 
شخصیت ها دلنشین بودن و زندگی معمولی‌ای که داشتن برای من شنیدنی بود، اونقدر که نفهمیدم چی شد وقتی کتاب تموم شد دلم گرفته بود و اشک تو چشمام جمع شده بود.
تو نظرها خوندم خیلی‌ها مثل من یه جاهایی با رئالیسم جادویی کتاب ارتباط نگرفتن با این حال میتونم بگم تو دسته کتابهایی هست که به بقیه میگم بخوننش و کیف کنن.
      
78

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.