یادداشت محمد ابراهیم آبادی

        کتاب حاضر اثری از جوجو مویز است.‌ می‌توانم به جرات بگویم از بهترین رمان‌های عاشقانه ای که تا به حال خوانده ام بود.‌ کتاب دو زمان حال و گذشته را روایت می‌کند. زمانی که کتاب را می‌خواندم به قدری غرق در آن بودم که به یکباره متوجه شدم نویسنده من را به زمان حال آورده است و حسرتی عجیب در دلم نهان شد. دوست داشتم کتاب را به عقب ورق بزنم و دوباره داستان را از زمان جنگ شروع کنم. شخصیت‌های داستان در زمان جنگ یک زوج جوان به نام های سوفی و ادوارد هستند که ادوارد در جنگ حضور دارد. ادوارد یک نقاشی به سوفی می‌دهد و سوفی در دورانی که از همسرش دور است آن تابلو را مرهمی بر غم دوری خود از ادوارد می‌داند و از آن محافظت می‌کند. ماجرا در دوران حال اینگونه پیش می رود که زنی جوان این تابلو را از یک حراجی می‌خرد و خانواده ای آلمانی ادعا می‌کنند که این تابلو برای آن هاست. تلاش زن جوان برای حفظ مالکیت خود در برابر تابلو داستانی جدید را برای خواننده رقم می‌زند. این داستان احساسی و زیبا تاثیرات میراث گذشتگان بر حال را بیان می‌کند.


      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.