یادداشت دریا

دریا

دریا

6 روز پیش

        نتونستم درکش کنم.
از کتابایی که صرفا افکار نویسنده هستن خوشم میاد، این‌جوری نیستم که فقط دنبال داستانی با آغاز و میانه و پایان واقعی و کشش و هیجان و... باشم، ولی این یکی با این‌که فکر می‌کردم ازش خوشم میاد، هیچ احساسی درونم ایجاد نکرد. 

جایزه‌ی ادبی گنکور رو گرفته و می‌گن فراتر از یه رمان عاطفیه، ولی خب من می‌تونم بگم خیلی مزخرف و بی‌سروته بود.

داستان یه دختر فرانسوی فقیره که از پونزده سالگی با یه مرد چینی ۲۷ ساله وارد رابطه شده که باباش به خاطر تفاوت نژادی مخالف ازدواجش با این دختر بوده، دختره هم باباشو زود از دست می‌ده. دوتا برادر داشته که بزرگ‌تره موجود شرور بدیه و کوچیک‌تره مظلوم و بیچاره‌ست، مامانشون هم مامان خوبی نیست و هم تربیت کردن بلد نیست، هم آزارشون می‌ده.

کل کتاب همینه فقط. همینا رو هی توضیح می‌ده، طی یه روایت غیر خطی و تازه یه جاهایی می‌گه من، یعنی از زبون اول شخص که دختره‌ست، توضیح می‌ده، یه جاهایی، خیلی سریع تغییر شکل می‌ده، می‌گه او، یعنی اون دختر این کارا رو کرد... یعنی زاویه دیدش هی عوض می‌شه.

نکته‌ی جالبی که یه ذره توجهمو جلب کرد این بود که خیلی جاها از عکس حرف می‌زد. انگار که داشته آلبوم نگاه می‌کرده، بعد هی خاطرات یادش میومده و با خودش گفته خب بذار خاطره‌ی اون روزو هم بگم...

همین.
من دوستش نداشتم.

      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.