یادداشت Saina

Saina

Saina

1404/3/22

        قلم طاهره مافی عجیب و در عین حال زیبا بود.به نظر من این تونست وضعیت روحی جولیت رو به خوبی نشون بده و من تونستم بیشتر باهاش ارتباط برقرار کنم.
و بازی با ارقام توی کتاب به نظرم ایده ی جالبی بود.خط خوردگی ها و تکرار جمله ها هم جالب بود و خب چیزی بود که من تاحالا ندیده بودم.
علاوه بر این،تشبیه ها و توصیفات خاص و زیبا بود اما بعضی هاشون واقعا عجیب و اغراق آمیز بود.
مثلا:«دوست دارم در چشمانش گریه کنم»(دقیقا چطوریییی؟)
اما به طور کلی نگارش رو دوست داشتم و باعث شد یه جورایی بیشتر با کتاب ارتباط برقرار کنم.
 ولی از نظر دنیا سازی به نظرم خیلی قوی نبود و به خیلی چیزها نپرداخته بود.
♦️باقی یادداشت میتونه حاوی اسپویل باشه:
و  اما شخصیت ها:
جولیت: وقتی به گذشته ی جولیت برمی‌گردم،براش متاسف و ناراحت می‌شم.اینکه بعد از این همه بی عدالتی باز هم دوست نداره به کسی آسیب بزنه نشون دهنده ی مهربونیشه ... به نظر من جولیت شخصیتی بود که هنوز خودش و قابلیت هاش رو دست کم می‌گرفت و خودش رو نمی‌شناخت!نمیتونم بگم ضعیف بود،اما می‌تونست خیلی بهتر باشه.اون به معنای واقعی خودش رو سمت اولین پسری که بهش توجه نشون داد پرت کرد😂
عشق جولیت و آدام زیادی غیرطبیعی بود و همه چی خیلی زود اتفاق افتاد،جولیت همیشه دوست داشت لمس بشه و دوست داشته بشه،و از قضا آدام می‌تونه اون رو لمس کنه.من فکر می‌کنم چیزی که بین آدام و جولیته واقعا عشق نیست،بلکه تنها گزینه برای جولیت بعد این همه ساله.فکر کن ۱۷ سال از عشق و محبت هیچ چیزی نفهمیدی چون می‌تونی با لمست یکی رو بکشی،اما یهو یکی میاد که می‌تونه لمست کنه‌ و باهات خوب رفتار می‌کنه و بهت می‌گه که دوستت داره.عشق واقعی انقدر سریع اتفاق نمیوفته.
از این ها بگذریم،چرا به مشخصات ظاهری جولیت باید وقتی نصف کتاب گذشته اشاره بشه ؟ دیر نیست؟

آدام:به نظرم شخصیت پردازی آدام زیاد قوی نبود.درواقع اون فقط با جولیت مهربون بود.(و البته جیمز)
در باقی موارد،از سنگ هم بی احساس تر بود!(حتی به نظرم بد تر از وارنر)
خصوصا در رفتار با کنجی که مثلا دوستشه! 
 از طرفی آدام عاشق شخصیت بی دفاع و ضعیف جولیته،اون نمی‌خواد شخصیت قوی و کسی که واقعا جولیت می‌تونه باشه رو ببینه و ازش حمایت نمیکنه که خودش و قدرت هاشو بشناسه!
اما نمیتونم بگم که از آدام متنفرم.  فعلا نظری راجبش ندارم.

وارنر:شخصیت شرور،مشهور و جذاب کتاب که خیلی ها به خاطرش این کتاب رو خوندن.نمیتونم جذابیت وارنر رو انکار کنم،اما واقعا از کارهاش سر در نمیارم.توی این جلد از گذشته ی وارنر و هدفی که واقعا برای کارهاش داره،حرفی زده نشد.من نمی‌تونم به زودی قضاوتش کنم و فکر می‌کنم به جلد ۱.۵ نیاز دارم!! چون وارنر شخصیت پیچیده ای داره.اما اون کسیه که به جولیت اهمیت میده و تشویقش می‌کنه قوی باشه.(و در آخر کتاب اعتراف میکنه که جولیت رو دوست داره!)
شاید وارنر واقعا هیولایی نباشه که به نظر میاد.

کنجی:بالاخره یک شخصیت درست و حسابی که همه چیش معلومه😂 واقعا کنجی رو دوست دارم.اینکه در سخت ترین شرایط شوخی می‌کنه و اینکه انقد دوست خوبیه‌.

جیمز: خیلی شیرین و بامزه🥹

درکل،کتاب قشنگی بود و ارزش خوندن رو داره.اینکه دوستش داشتی باشی یا نه،بر می‌گرده به سلیقت.اما به اندازه ی تعریفاتی که ازش شده،شاهکار نبود(:
 با اینکه کلیشه ای بود من دوستش داشتم.


      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.