یادداشت maryam torabi

        کاترین، دختر اشراف‌زاده‌ای که نه در فکر ازدواجه و نه قلبش در گرو کسیه. اون فقط دنبال اینه که چطوری میتونه به آرزوی خودش که مغازه شیرینی پزیه دست پیدا کنه اما سرنوشت خواب دیگه‌ای برای کاترین دیده و اونو بین دو نفر قرار میده که یکی پادشاه دل‌هاست و اون یکی دلقک دربار و اینجاست که کاترین گرفتار ندای قلبش میشه و نمیدونه که چطوری میتونه هم به کسی که دوستش داره برسه و هم آرزوی خودشو برآورده کنه.
داستان توعه مخاطب رو درگیر ۴ نفر میکنه: قاتل، مقتول، ملکه، دیوانه که دست به دست هم میدن و هم برای خودشون و هم برای دیگران دردسر درست میکنن.
این کتاب الهام گرفته از قصه‌ی آلیس در زمین عجایب هست ولی اینجا پایان شادی نداره و اتفاقا همچین پایانی رو من بیشتر دوست داشتم.
قصه اونقدری موضوعی نابی نداره و متعجبم که چطور برای سنین جوان این کتاب رو قرار دادن!!
با اینحال این کتاب قابلیت اینو داره که به شکل فیلم دربیاد. یک فیلم فانتزی که میتونه آدمو میخکوب کنه.