یادداشت محمدجواد واحدی

نا
        از شهید سیدمحمدباقر صدر رحمه الله فقط نام و نشانش را بلد بودم.
دورادور، جسته و گریخته، از اساتید و گاه از بعض آقایان هم حجره ای و هم درسی شنیده بودم که شهید صدر، بیش از مطالعه فکر می‌کند.
این برایم جالب آمده بود و در عالَم نوجوانی مرا به فکر واداشت که: مگر میشود فکر کرد و عالم شد؟ پس چه کسی این همه کتاب سنگین علمی را گردن میگیرد؟
فکر نکرده بودم که این فکر، پشتوانه می‌خواهد که شهید صدر، در نوجوانی اش اندوخته، و همچنین در محضر بزرگانی چون حضرت آیت الله خویی رحمه الله زانو زده است.
همچنین نمی‌دانستم ایشان هم مباحثه ای، دوست صمیمی، پسرعمو و شوهرخواهر امام موسی صدر می‌باشد، که در عراق و لبنان فعالیت های موثر و دشمن شکنی انجام دادند که آخر سر موجب ناپدید شدن امام موسی صدر، و محاصره ناجوانمردانه منزل سیدمحمدباقر صدر و در نهایت شهادت وی شد (شاید شهادت هردو، الله عالم).
خیلی حرف است که کفایه را دو ماهه بخوانی!
کفایه مرحوم آخوند خراسانی از کتبی است که فهم عبارات آن بسیار صعب و مشکل است. عبارات آن معروف است به تلگرافی، یعنی نیاز به دقت نظر عمیقی دارد تا بتوان متن را فهمید، بعد به سراغ مطلب آن رفته، سپس وارد دعواهای علمی و نقد و پردازش آن شد.استادی که مدعی تدریس کفایه باشد، یعنی هفت خان را رد کرده و برای خودش یلی است.
شهید صدر با این کتاب بیشتر برایم عزیز شد.
سیدصدری که قبل از ۴۰ سالگی، یعنی در جوانی، آیت الله خویی بزرگ، فقیه، اصولی و رجالی نامدار زمان، بگوید کتاب "الاسس المنطقیه للاستقراء"، دقیق ترین و پیچیده ترین کتاب سیدصدر را دو مرتبه خواندم تا متوجه شدم. و در حالت بیماری، در بیمارستان به احترام سیدی که شاگرد اوست، خود را به سختی انداخته و احتراما نیم خیز شود، قطعا نوبر زمانه خویش است.
با اینکه این کتاب در شناخت شهید صدر بسیار ما را کمک میکند، اما هنوز قدر شهیدصدر به درستی شناخته نشده است و هنوز در مظلومیت به سر می‌برد.
شاید نیاز به گذشت چند ده سال دیگر باشد تا از او، مانند شیخ انصاری و آخوند خراسانی یاد شود  و کتب او متن بی بدیل دروس سطوح عالی حوزه علمیه شیعه شود.

محمدجواد واحدی _ ۸ فروردین ۱۴۰۳
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.