یادداشت یوتاب

یوتاب

یوتاب

1404/1/12

        جاده ی رستگاری 
خلاصه:
تصور کن پسری تفنگ به دست ، منتظر مردی است که مادرش را کشته. پلیسی به دردسر افتاده بعد از یک تیر اندازی بی رحمانه با گذشته اش روبه رو می‌شود. روی محراب کلیسایی متروکه ، جسدی میان پارچه ی سفید رنگ سرد میشود
نظر شخصی:
این کتاب ۶۰۰ صفحه داشت یه جنایی ۶۰۰ صفحه ای؟ بشدت درگیر میشدین پایانش کاملاً قابل قبوله خیلی خیلی خوب همه ی عناصر کتاب رو به چالش می‌کشه جوری درد بعد از تجاوز رو از زبان یه زن میگه خیلی واضحه که این برام عجیبه بیشتر بر عکس خیلی از کتابهای جنایی امروزی پلیس رو بی عرضه نشون نمی ده و ثابت می‌کنه هنوز پلیس های با شرافت وجود دارن جایگاه زن رو در جامعه محک میزنه در کنارش یه عشق تب آلود رو نشون میده ولی از اصل موضوع قتل ها جدا نمیشه متأسفانه مشکل من با شخصیت آدریانه مبهم بود نویسنده خیلی به شخصیت چانینگ و الیزابت پرداخت و حالا بقیه ی شخصیت های فرعی کتاب ولی آدریان نتوانسته بود برای ما به اندازه ی کافی واضح نشون بده بعدی قاتل داستان که احساسم هنوز بهش معلوم نیست خیلی پیچیده بود و جذاب امیدوارم بخونید و لذت ببرید

      
137

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.