یادداشت احسان قائدی

        راستی جنگ چهره زنانه دارد
کورسرخی روایت زنانه ای است از جنگ زده هایی که از دست غاصبان داخلی و خارجی پناه آورده اند به همسایه شان تا در امان باشند. وقتی کورسرخی را میخوانی تازه متوجه ابعاد جنگ می شوی. عالیه عطایی با این مجموعه روایت طرف دیگر جنگ و جنگ زدگی و البته مهاجران افغانستان را نشان داده است که بعد از خواندنش شاید کمی از این ستیز با همسایه کم شود که ادبیات کارکردش همین است نور انداختن بر تاریکی دلها.وقتی زنان از جنگ می‌نویسند زوایایی را می‌بینند و تصاویری ناب و انسانی ارائه می‌کنند که با جهانِ مردانه جنگ، ناسازگار است و به راستی فقط روح زنانه است که واقعاً با جنگ، سر ستیز دارد.

در بخشی از کتاب آمده :
سلما نمی‌داند ولی من می‌دانم که در دوره طالبان، کفن نایاب بود و باید برای مردن آدم‌هایمان پارچه، قاچاق می‌کردیم: شش ذرع و نیم، چون نمی‌دانستیم بچه می‌میرد یا زن یا مرد. سلما خبر ندارد که از وقتی آمریکایی‌ها آمده‌اند کارخانه‌های چینی برایمان کفن می‌بافند به مقدار نامتناهی و این لطف آمریکا به ماست. چطور باید برای کسی که از کودکی رفته و هرگز نخواسته چیزی بداند توضیح بدهم که سر کشتار، رقابت است و کسانی که کشته می‌شوند هم خونان بی‌گناه ما هستند؟ "
      
116

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.