یادداشت محمدحسین بنـکدارتهرانی
1403/1/18
کتاب به معنی واقعی وقایع نگاری زندگی نیست. انگار پای صحبت پیرمردی گران جان نشسته ای که پراکنده از زندگی اش می گوید و سیال ذهنش تو را این سو و آن سو می برد. بسیاری صفحات ناچاری تحلیل یا حتا غر و لند های پیرمرد را گوش کنی و بخوانی. تلخی هایی که پس یک عمر فراز و فرود در جانش ته نشین شده و رسوب کرده. خیلی صفحات حرف ها و بیانیه سیاسی است تا سرگذشت نامه. دو قسمت کتاب ممکن است برای مخاطب علاقه مند به دانستن راجع به تهران قدیم و زندگی بچه ها در تهران قدیم و دیگری راجع به حزب توده و حال و هوای پیوستگان به حزب توده جالب باشد و برای کسی که به این مضمامین علاقه مند نیست ملال آور. آن طور که برخی گفته اند قلم جذابی دارد هم نیست و شیرینی خواندن متن از نویسنده ای که می شناسیمش هم دست کم برای من محسوس نبود. گه گاه خاطراتی نقل شده مثل آذرخشی که در آسمان تاریک شب می می درخشد و تمام می شود؛ آن ها جالب بود. در مجموع با تصور و انتظاری که از چنین کتابی معمولا در ذهن متبادر می شود فاصله داشت.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.