یادداشت مینا

مینا

مینا

1404/3/1

        خب اینم از آخرین نمایشنامه‌ای که حول محور تراژدی اورستیا خوندم. این یکی رو در اصل باید قبل از اورستسِ اوریپید می‌خوندم، چون از نظر زمانی قبل اون اتفاق میوفته، ولی چون بعدا به برنامه‌ی خوندنم اضافه شد، این شد که موند برای آخر.

الکترای اوریپید برخلاف آیسخولوس و سوفوکل، خیلی شخصیت داره. از حالت دو بعدی و ابزاری برای کش دادن داستان خارج شده و حالا خودش بطور فعال نقش ایفا می‌کنه و بر ذهن خواننده و روند اتفاقات تاثیر میذاره؛ دیگه یه مجسمه‌ی منفعل برای آه و ناله و سوگواری نیست (گرچه هنوزم اینجا خیلی آه و وااسفا می‌کنه، در این حد که همسرایان تلویحا میگن بس کن دیگه بابا :))) ) جوری که هم بی‌تاب برادرشه و هم شاکیه ازش که این همه سال تنهایی رهاش کرده، جوری که در مقابل استدلالات مادرش، کلوتایمنسترا، قد علم می‌کنه، جوری که طعنه میزنه و تحقیر می‌کنه و بی واهمه نظراتشو میگه و در همه‌ی اون‌ها هم قدرت هست هم تناقض، همه و همه از الکترا شخصیتی پیچیده میسازه که برای من جذاب بود. (ولی اول و آخرش مادرش نقش محبوب منه :) )

اینجا هم مثل نمایشنامه اورستس، شخصیت‌ها خدایان (بطور خاص آپولون) رو بخاطر بی‌خردی مذمت میکنن که واقعا با سبک آیسخولوس و سوفوکل که توی کار خدایان چون و چرا نمی‌آوردن یا دستکم درستی فرمان خدایان رو زیر سوال نمی‌بردن، تفاوت داره.

دیگه اینکه، در تمامی این نمایشنامه‌ها (نه فقط این الکترا) سطحی از زن‌ستیزی رو شاهدیم. زن‌ستیزی به معنی امروزی، تحقیر جنس زن توسط مردان و چیزی که از همه پررنگ‌تره مبحث «زنان علیه زنان»ه. این قضیه گاهی وسط خوندن منو اذیت می‌کرد، ولی در هر حال آدم باید تفاوت فرهنگی اون زمان با حال حاضر رو در نظر بگیره و اینکه در اون زمانِ خودش تفکر غالب جامعه و کلیشه‌های جنسیتی همونطوری بوده و به احتمال زیاد خیلی ازون چیزایی که منو موقع خوندن نمایشنامه اذیت می‌کرده، اون زمان اصلا زن‌ستیزی محسوب نمیشده.

در نهایت این هم، داستان دیگه‌ای در مورد خانواده، جنایت و انتقامه، و صرف نظر از اینکه شخصیتها کدوم طرف معادله باشن، همیشه چیزی رو از دست میدن. تنها کسایی که این وسط ضرری نمیکنن، همون خدایانن که فانی‌های بیچاره رو به جون هم انداختن.

-حرفای شخصیت استاد هی مضحک‌تر و مضحک‌تر میشد!
-مقاله‌ی تهش رو بخونین، نگین دیگه نمایشنامه رو خوندیم تموم شد حالش نیس.
-تصویر رو جلد بیگدل چرا اینجوریه؟
-از ترجمه آقای شهبازی خیلی راضیم.

#الکترا اسطوره‌ی سوگواری
      
11

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.