یادداشت حنــآ

        سَم هستم ،بفرمایید کتابی که نمی‌خواستم بخونم ولی توی یه شب پاییزی تصمیم به خواندنش گرفتم.و همپای جولی گریه کردم حتی شاید بیشتر.

داستان سم و جولی دو نوجوون دبیرستانی که سه سال قبل از فارق‌التحصیل باهم آشنا می‌شوند و کلی خاطره می‌سازند و آینده رو باهم تصور میکنن ولی یه اتفاق غیرمنتظره همه چیزو بهم می ریزه و فقط یک راه ارتباطی باهم پیدا میکنن اونم یه فرصت برای خداحافظی.
      
19

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.