یادداشت رؤیا
1403/11/11
تاراس بولبا/ آندره/ اوستاپ / آتامان / مسیحیت و کلیسا / کاتولیک و ارتدوکس / قزاق و زاپروگ / تُرک و تاتار / اوکراین و لهستان / جنگ و تعصب کتاب داستانی از قزاقی اوکراینی به نام تاراس بولبا، با فضای حماسی و توصیفی از جنگ، اتحاد، خیانت، غرور و تعصب زیاااد بود. کتاب پرحجم و سنگینی نیست؛ در عینحال روا و خواناست. در پیشگفتار کتاب نوشته شده: «گوگول برای نوشتن تاریخچهی زندگی این قوم دلاور، بهویژه قزاقهای زاپروگ که با رشادتهاشان اوکراین را که سرزمین آبا اجدادیشان بود از لهستان که بر آنها تسلط داشت جدا کردند تا به امپراتوری روس بپیوندند و سوای قهرمانهایی که در داستان آورده، به مطالعه و بررسیهای فراوانی که همگی مستند هم بودند پرداخت تا اثر جنبه تاریخیاش را حفظ کند و فقط داستانی حماسی زاییده ذهن خیالپرداز نویسنده نباشد.» حس و نظر خودم از خوندن کتاب: فضای کتاب برام خیلی متفاوت بود اما دوستش داشتم و یه نفس خوندمش. مشتاقم پیشنهادش بدم اما شک دارم هرکسی باهاش ارتباط برقرار کنه؛ چون به عنوان یه داستان که تونست فضا و احساسات رو برای من بازسازی کنه برام قشنگ بود اما... اما پذیرفتن اینکه اون حجم از قتل عام یا قانون و تعصبها و تصمیمات واقعی بوده برام سخته.(باتوجه به پیشگفتار گزارنده که گفته متن مستند هم بوده) من گاهی درحین خوندن کتاب جا میخوردم که واقعا این تصمیم تو فضای داستان کار درستیه؟ خلاصه که به چشم یه روایت تاریخی همونطور که بقیه دوستان نوشتهاند، خوشایند نیست اما میتونه داستان قشنگی باشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.